آداب نماز و آثار تربیتى آن

ساخت وبلاگ

 

فـلـسـفـه, فایده و آثار, شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیارى آمده كه پرداختن به همه آن ها در این جا ممكن نـیـسـت, لـكـن بـه طور مختصر قطره اى از دریاى معارف اسلامى را درباره نماز بازگو مى كنیم.

 

                   ادمه متن در ادامه مطلب

 

نماز, بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حكیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه مى كند.1 حضرت عیسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زكات سفارش كرده است.2 حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و كودك خویش را در بیابان هاى داغ مكه آن هـنـگـام كه هیچ آب و گیاهى نداشت, براى به پا داشتن نماز مسكن داد.3 پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ مى باختند.

 

گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم مى خـوانند, اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش, بلكه به خاطر شایستگى خدا براى عبادت نماز مى خواند.4

 

نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشكلات است. خداوند مى فرماید:

 

از صبر و نماز در مشكلات كمك بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مكتب اسلام است. پیامبر اكرم مى فرماید: (علم الاسلام الصلوه).

 

نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر(ص) مى فرماید: (موضع الصلوه من الدین كموضع الراس من الجسد).5

 

نـمـاز بـراى اولـیاى خدا شیرین و براى غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن مى فرماید: (وانها لكبیره الا على الخاشعین).6

 

در اهـمـیـت نـمـاز همین بس كه حضرت على(ع) در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ كشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه كـه بـه عـلى(ع) ایراد گرفتند كه چه هنگام نماز است؟

 

ایـشـان فرمود: ما براى همین مى جنگیم تا مردم اهل نماز باشند.

 

در زیـارت نـامـه وارث مـى خـوانیم: (اشهد انك قد اقمت الصلوه; شهادت مى دهم كه تو نماز را برپا داشتى.)

 

حضرت على(ع) درباره نماز بارها سخن به میان آورده كه در این جا به چند نمونه اشاره مى كنیم.

 

الـف) درباره بركات نماز مى فرماید: فرشتگان, آنان را در بر مى گیرند و آرامش بر آنان نازل مى شود, درهاى آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبى برایشان آماده مى شود.7

 

ب) در خـطـبـه 196 نهج البلاغه گوشه هایى از مفاسد اخلاقى هم چون كـبر و سركشى و ظلم را برمى شمارد و آن گاه مى فرماید: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش مى بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع مى گـردانـد, نـفس سركش را رام و دل ها را نرم و تكبر و بزرگ منشى را محو مى كند.

 

ج) هـم چـنین در نامه اى به محمد بن ابى بكر مى نویسد: نماز را در وقـت مـعین آن به جاى آر و به خاطر آسوده بودن از كار نماز, پیش از وقت معین آن را برپاى مدار و آن را واپس مینداز.8

 

آداب نماز و آثار تربیتى آن

 

شـرایـط و آداب نماز به قدرى زیاد است كه تمام نظام ها و روابط انـسـانـى را بـه طور خودكار تنظیم و اصلاح مى كند. توجه به همه آثـار تـربیتى نماز كار مشكلى است ولى ما چند نمونه آن را بیان مى كنیم:

 

1. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتى امام مشغول خواندن حمد و سوره است باید ساكت باشیم.

 

2. مـراعات حقوق دیگران; آب وضو, مكان نمازگزار و لباس او باید حـلال و از مـال دیگران و غصبى نباشد; حتى اگر از مال خمس نداده لباس تهیه كند, نمازش باطل است.

 

3. تـغـذیـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الكلى اسـتـفـاده كـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نیست. لباس نـمـازگـزار نیز باید پاك باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواك زد و موها را شانه كرد.

 

4. همسردارى; كسى كه به همسر خود نیش بزند, نمازش قبول نیست.

 

5. ولایت; كسى كه اهل نماز است ولى تسلیم طاغوت ها است و ولایت و حـكـومـت رهـبـران اسلامى را پذیرا نیست, نمازش قبول نیست; گرچه تمام عمر در كنار كعبه باشد.

 

6. نـظـم و ترتیب; در تمام كلمات و كارهاى نماز نظم و ترتیب به چشم مى خورد.

 

7. انـعطاف و هم آهنگى; امام جماعت باید با مردم هم آهنگ باشد; بـه ایـن معنا كه مراعات ضعیف ترین افراد را بكند. اگر كسى دیر بـه جماعت رسید, امام باید كمى ركوع خود را طول بدهد تا او نیز بـه نـمـاز بـرسد. مردم نیز باید خود را با امام هم آهنگ كنند; مـثـلا كسانى كه یك ركعت از نماز جماعت عقب هستند و در ركعت دوم بـه جـمـاعـت پیوسته اند, مى توانند با نوعى انعطاف و تغییر در نماز جماعت شركت كنند.

 

8. اعـتـماد; اگر هریك از امام یا مردم در انجام قسمتى از نماز شـك كـردنـد, بـایـد بـه یك دیگر اعتماد كنند; یعنى با توجه به رفتار دیگرى تصمیم بگیرند.

 

9. ورزش; اگـرچه نماز براى انجام وظیفه الهى است, ولى طراحى آن طـورى اسـت كه در لابه لاى نماز و حركات ركوع و سجود یك نوع حركت ورزشى نیز نهفته است.

 

10. آمـوزش اجبارى; نمازگزار باید مسائل و احكام مورد نیاز خود را فراگیرد.

 

11. آگـاهـى از اخـبـار; مـردم با شركت در نمازجمعه و جماعت با اخبار و مسائل دینى و مشكلات مسلمانان آشنا مى شوند.

 

12. امـر به معروف و نهى از منكر; (حى على الصلوه) در اذان یكى از بزرگ ترین معروف ها است.

 

معانى بلند عبارات و الفاظ نماز

 

نـمازگزار با گفتن (الله اكبر) ابهت همه ابرقدرت ها را مى شكند و خـطـ بـطلان بر همه قدرت هاى طاغوتى, وسوسه هاى ابلیس و جاذبه هاى مادى مى كشد.

 

بـا گفتن (بسم الله) به كار خود قداست و كرامت مى دهد و در خود تـوكـل و وابستگى به قدرت غیبى را ایجاد مى كند و به دنیا اعلام مـى كـنـد قدرتى كه من به او پناه آورده ام, سرچشمه مهربانى ها است.

 

بـا (الـحـمـدلله) گفتن خود را از اطاعت كردن و بله قربان گفتن انسان هاى سفله و پست رها مى كند.

 

بـا (رب العالمین) قدرت لایزال خداوندى را بر تمام جهانیان حاكم مى داند.

 

با (الرحمن الرحیم) تمام هستى را از آن خدا معرفى مى كند.

 

بـا ایـن جمله بیان مى كند كه نه تنها نعمت هاى مادى خداوند ما را احـاطه كرده بلكه نعمت هاى معنوى خداوند نیز ما را فراگرفته است.

 

بـا گـفتن (مالك یوم الدین) مسیر و آینده را مشخص مى كند و یاد روز سخت دادرسى را در دل زنده مى كند.

 

تـا ایـن جـا, نمازگزار زمینه براى اظهار بندگى و ابراز نیاز و مـددخـواهـى از خدا را فراهم مى كند و بعد از این مرحله با درك عـظـمـت خـدا و رحـمـتش و ابراز نیاز خویش مى گوید: (ایاك نعبد وایـاك نـسـتـعـین) تنها مطیع امر تو هستیم نه غلام حلقه به گوش جباران و تنها از تو یارى مى طلبیم.

 

با گفتن (اهدنا الصراط المستقیم) از خدا طلب هدایت مى كند, چرا كـه با پیمودن این راه او به تمام هوس ها و افراط و تفریط ها و وسوسه هاى شیطانى پشت پا مى زند.

 

با گفتن (صراط الذین انعمت علیهم) الگوها را مشخص مى كند.

 

بـا (غـیـر الـمغضوب علیهم ولا الضالین) به گروه هاى انحرافى كه انسان هاى پاك را اغفال مى كنند, هشدار مى دهد.

 

بـا ركوع در برابر عظمت پرورگار, اظهار بندگى و اطاعت مى كند و فـروتنى و تواضع و خضوع خود را در برابر عظمت پروردگار نشان مى دهد.

 

با سجده, تذلل و اظهار كوچكى و خاكسارى در برابر خدا را نمایان مى سازد.

 

ذكـر مـقـدس (سبحان الله) كه در تمام عبادت ها به چشم مى خورد, حـقـیـقـتـى را در بر دارد كه ریشه در همه عقاید و تفكرات صحیح اسـلامـى دوانده است و زیربناى ارتباط انسان با خدا و صفات كمال او اسـت; روح تعبد و مغز عبادت, همان تسبیح است. توحید و عدل و نـبـوت و امـامـت و معاد براساس تسبیح خدا و منزه دانستن او از عـیـوب و كـمبودها است. توحید خالص جز با منزه دانستن پروردگار از شریك و شبیه و عیب و عجز محقق نمى شود.

 

آثار فردى و اجتماعى نماز

 

نـمـاز تاثیر بسزایى در زندگى فردى و اجتماعى فرد دارد. در این جا برخى از آن ها را فهرست وار بیان مى كنیم.

 

نمازگزار در مقایسه با كسى كه نماز نمى خواند, احساس آرامش بیش ترى دارد.

 

هـنـگـامى كه از طریق نماز, روح خود را به معراج مى فرستد و با خـدا و نام او پیوند مى دهد, احساس عزت و قدرت مى كند و از هیچ كس و هیچ قدرتى نمى ترسد.

 

نـمازگزار هیچ گاه چشمش را به چیزهاى حرام آلوده نمى كند و نمى گـذارد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شیطانى روح و ذهنش را مشغول كـنـد. در مـقـابل, دامن گیرى مفاسد, جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, زلـف هـا و بدن هاى عریان, صحنه هاى بدآموز و تحریك كـنـنده, موسیقى و نغمه هاى حرام چنان پرده اى بر دل هاى افراد بـى نـماز مى كشند كه آنان را توان مشاهده و ارتباط با ظرایف و لطایف و معنویت نیست.

 

در جـهان امروز كه لجام گسیختگى فرهنگى به طور فزاینده اى سلامت و امـنیت جانى بسیارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغیان و عصیان گروه هاى مختلف مردم به ویژه نوجوانان و جـوانان هستیم, كیست كه فریادرس این مردم باشد؟! آیا چیزى جز نـماز و توكل و امدادهاى غیبى خداوندى مى تواند ناجى این افراد از مـنـجـلاب ایـن گـنـاهان عظیم شود و آن ها را از سقوط به دره نیستى و فلاكت باز دارد؟

 

آثار و عواقب ترك نماز

 

تـرك نماز در دنیا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قیامت, اهل بهشت از دوزخـیـان مى پرسند: چه چیزى شما را روانه جهنم كرد؟ یكى از پـاسـخ هایشان این است كه ما پاى بند به نماز نبودیم.9 در جایى دیگر به نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگاراند; یعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گوید: واى بر آنان.10

 

رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترك الصلوه متعمدا فقد كفر; هركه عمدا نماز را ترك كند, از اسلام خارج شده و كافر است.)

 

در جـایـى دیـگر مى فرماید: (بین العبد وبین الكفر ترك الصلوه; مرز بین بنده خدا و كفر, ترك نماز است.)11

 

هیچ انسان با وجدان و متفكرى نیست كه از ابعاد و اسرار و ظرایف نـماز آگاه باشد ولى از كنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر كسانى كـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفیق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب كرده اند.

 

 

 

پی نوشت

 

 

 

11 ـ نهج الفصاحه, روایت 1098.

 

1 ـ لقمان (31) آیه 17.

 

13ـ وسائل الشیعه, كتاب الصلوه.

 

15ـ وقعه الطف, ص232.

 

17ـ سفینه البحار, ج2, ص44.

 

16ـ مدثر(74) آیه 43ـ42.

 

10 ـ ماعون (107) آیه4.

 

14ـ مفاتیح الجنان, زیارت امام حسین(ع).

 

12ـ ثمرات الحیوه, ج3, به نقل از :بحارالانوار, ج9.

 

18ـ قاموس المحیط, ج4, ص329.

 

2 ـ مریم (19) آیه31.

 

24ـ نیایش, ترجمه و مقدمه به ضمیمه دعا از دكتر على شریعتى و مهندس مهدى بازرگان, ص43.

 

27ـ علینقى فیض الاسلام, ترجمه و شرح صحیفه سجادیه, دعاى 27, ص180.

 

20ـ یونس (10) آیه 25.

 

21ـ غافر (40) آیه 41.

 

23ـ نمل(27) آیه 62.

 

26ـ دعا بزرگ ترین نیروهاى جهان (انتشارات نور جهان, بى تا) ص9.

 

28ـ سفینه البحار, ماده دعا.

 

22ـ بقره(2) آیه 186.

 

29ـ سید یوسف ابراهیمان آملى, آفتاب عرفان, ج3, ص231.

 

25ـ مفاتیح الجنان, ترجمه فارسى مرحوم الهى قمشه اى, مناجات خمسه عشر, مناجات مریدین, ص228.

 

32ـ تفسیر ادبى و عرفانى كشف الاسرار, سوره اعراف (7) جزء8, ج1, ص4.

 

38ـ بقره(2) آیه 40.

 

3 ـ ابراهیم (14) آیه37.

 

31ـ اعراف(7) آیه 24.

 

37ـ اصول كافى, ج4, باب الدعا سلاح المومن, ص214.

 

30ـ بقره(2) آیه 182.

 

34ـ تفسیر المیزان, ج3, ص77, ذیل آیه 186, سوره بقره.

 

35ـ تفسیر المیزان, ج3, سوره بقره, بحث روایى از كتاب عده الداعى.

 

33ـ اعراف(7) آیه 54.

 

36ـ همان.

 

4 ـ نهج البلاغه, حكمت 237.

 

5 ـ نهج الفصاحه, روایت 3075.

 

6 ـ طه (20) آیه14.

 

7 ـ نهج البلاغه فیض الاسلام, خطبه 213.

 

8 ـ همان, نامه 27.

 

9 ـ مدثر (74) آیه43.


سایت شخصی استاد حسن کاتبی...
ما را در سایت سایت شخصی استاد حسن کاتبی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hasankatebia بازدید : 248 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1396 ساعت: 21:56